در تاریخ یکشنبه 30 تير 1392 ساعت 8:14 خبر زیر در سایت پردیس 11 منتشر شد.زمانی که صحبت ها درباره تحویل واحدها تا پایان کار دولت دهم یعنی شهریور ماه 92 متقاضیان را به خنده وا میداشت ولی امیدی بود که ای کاش داده نمیشد.
لطفا داستان زیر را بخوانید ...
پادشاهى در یک شب سرد زمستانی از قصر خارج شد.هنگام بازگشت سرباز پیرى را دید که با لباسى اندک در سرما نگهبانى مىداد.از او پرسید: آیا سردت نیست؟نگهبان پیر گفت: آری اى پادشاه. اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.پادشاه گفت:من الان داخل قصر مىروم و مىگویم یکى از لباسهاى گرم مرا برایت بیاورند.نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد.اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعدهاش را فراموش کرد.صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالى قصر پیدا کردند
در حالى که در کنارش با خطى ناخوانا نوشته بود: اى پادشاه! من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل مىکردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پاى درآورد
اما این حکایت را من ادامه می دهم. از زبان پادشاه :
پادشاه فراموش نکرد.پادشاه خلف وعده نکرد. پادشاه به قصر رفت. کمدش را به هم ریخت. اولش فقط قول لباسی را به آن پیرمرد داده بود که گرم باشد اما وقتی خوب فکرش را کرد دید لیاقت چنین سربازی لباسی که فقط گرم باشد نیست.باید زیبا و برازنده او هم باشد. پادشاه هی گشت گشت گشت. پادشاه سرش را بالا آورد : خورشید بالا آمده بود !!!
امیدوارم مسئولان کمی به فکر خانواده هایی باشند که به امید این وعده ها تمام دار و ندار خود را به فروش گذاشته اند و بعضا آواره خانه فامیل شده اند و یا در بدترین شرایط با کلی قسط و وام و ... که به امید خانه دار شدن اطرافشان را گرفته است دست و پنجه نرم میکنند .